من چه کنم خیال تو منو رها نمی کنه/اما دلت به وعده هاش یه کم وفا نمی کنه
من ندیدم کسی رو که مثل تو موندگار باشه/ادم خودش رو که تو دل اینجوری جا نمی کنه
چشمامو بستم ودارم تورو بهتر می بینم/اما چشم توبازم منو نگاه نمی کنه
عمریه دارم صدات می کنم وجواب میدی/عمریه چشات ولی منو صدا نمی کنه
نمی دونم چرا من شدم به عشق تواسیر/چرا عشق من چشاتو مبتلا نمی کنه
می دونم نمیشه سرنوشت مایکی باشه/تومی گی ادم عاقل که خطا نمی کنه
نه دلت تنگه واسم نه حرفی داری بزنی/اخه سنگ باشیشه اینجوری تا نمی کنه
من می گم عاشقتم فقط به قیمت یه جون/توقبول نمی کنی دل اشتباه نمی کنه
من می گم خداکنه یه جوری مال من بشی/نمی دونم چرا این کارو خدا نمی کنه
رویای باتوبودن رانمی توان نوشت نمی توان گفت وحتی سرود.باتوبودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی وداشتن توفانوسی به روشنایی هرچه تاریکی در نداشتندو...من همچون غربت زده ای دراغوش بیکران دریای بی کسی به انتظار ساحل نگاهت می نشینم ومی مانم تاابدوتاوفتی که شبنم زلال احساست زنگارغم راازوجودم بشویدبانوی دریایی من
من برقلب سنگیت بوسه میزنم که بامن صادق بود برو..
ضربه ات کاری بود دل من سخت شکست...
وچه زشت به من وسادگیم خندیدی
به من وعشقی باک که برازیادتوبود...وبه این قلب یتیم که خیالم می گفت تاابدمال توبود...
توبروتاراحت ترتکه های دل خود راارام سرهم بندزنم
i write you:i love you you know human forget his words but writing dose not be clear easily.thou gt tearing a paper is easier than breaking a heart...but i write ...iwrite i love you
برایت می نویسم دوستت دارم اخه می دونی؟ادما گاهی اوقات خیلی زود حرفاشونو ازیاد میبرن ولی یه نوشته ساده به این سادگیا باک شدنی نیست.گرچه باره کردن یه کاغذ ازشکستن یه قلبم ساده تره ولی من می نویسم ...من می نویسم دوستت دارم.
love is just like paint with this difference that you can clear the paint but no love